جلیل فرجاد: کمکاری امثال من نتیجه خرید و فروش نقشها در مهمانیها است!
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۵۰۴۶۹
بازیگر سریال "عملیات ۱۲۵" با انتقاد از نقشفروشیهای رایج در سینما و تلویزیون، گفت: این نقشها را به کسانی واگذار کنید که حقشان است و نه اینکه منتظر مجیزگویی باشید؛ من و همکارانم حاضر نیستیم برای کار کردن مجیز کسی را بگوییم! به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در مینی سریال تلویزیون نقش سرهنگ نیروی انتظامی را برعهده داشت؛ کمتر جلوی دوربین تلویزیونیها و سینماییها قرار میگیرد، اما روی صحنههای نمایش پرکارتر نشان داده است؛ در «خورشید کاروان» نقش راهب مسیحی را برعهده داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین کار جدی فرجاد به سریال "فاخته" برمیگردد که در ماه رمضان سال ۱۳۹۳ روی آنتن شبکه ۲ سیما رفت؛ البته که در رمضان ۱۳۹۸ هم در سریال "برادر جان" نقش کوتاهی داشت. گلایهای که او از نویسندگان، تهیهکنندگان، کارگردانان و حتی مدیران گروهها و برخی از مسئولین سازمان صداوسیما دارد که همهچیز رابطهای شده است. او در اینباره میگوید: ما همان بازیگران دهه ۱۳۶۰ و ۷۰ ایم که انگار همان روزها بهدرد تهیهکنندگان و رادیو و تلویزیون میخوردیم. وقتی پا به سن گذاشتیم نقشهای غیرمؤثر و کوتاهشان را که نابازیگر هم میتواند بازی کند به ما میسپارند.
او به این عبارت اشاره کرد که چرا باید پیشکسوتان در حاشیه سریالها و فیلمهای سینمایی امروز باشند؟ گفت: بخشی از این معضل به اتفاقات رابطهای میان تهیهکننده، کارگردان و نویسنده هم برمیگردد. متأسفانه الان نقشها رابطهای تقسیم میشوند و اگر بخواهیم به ما هم نقش بدهند باید با این تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان همراه شویم.
تلویزیون، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بازیگران سینما و تلویزیون ایران، شبکههای سیمای جمهوری اسلامی ایران.
یکی از معضلاتی که امروز کاربلدهای پیشکسوت سینما و تلویزیون با آن درگیرند تقسیم نقشها در مهمانیها و نقشفروشیهاست؛ او در این باره گفت: شنیده ام که نقشها را میفروشند؛ بخشی از این خرید و فروشها در برخی ارتباطها و مهمانیها اتفاق میافتد؛ امروز من و امثال من که روزگاری نقشهای مؤثر و درجه یک سینما و تلویزیون را بازی میکردند در این نوع قالبها به آثار نمایشی دعوت میشوند؛ در صورتیکه اینها کاربلدند و از روی قابلیت و شایستهسالاری باید برگزیده شوند نه برقراری ارتباط با تهیهکنندگان.
فرجاد در پاسخ به این سؤال که چرا سریالهای پلیسی با اصالت و تعقیب و گریزهای متعدد و جذاب ساخته نمیشود خاطرنشان کرد: من با اینکه چند نقش پلیسی داشتم این پرسش شما فقط در این ژانر صدق نمیکند بلکه سریالهای خانوادگی دهه ۱۳۶۰ تا اواسط دهه ۱۳۷۰ رنگ و بوی خاص و جذابیت خارقالعادهای داشت؛ مردم با ولع بیشتری سریال میدیدند، چون شاخصها و ویژگیهای خاصی در آن مجموعهها وجود داشت. یا کمبیننده شدهایم و یا جذب مخاطب کم شده است! البته در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ هم آنقدر شبکه و فضای رسانهای گسترده نبود مردم به اجبار کارهایی که ما انجام میدادیم را میدیدند؛ امروز سلیقهها تغییر کرده و ما متأسفانه قصههایمان درجا زدند و باید نگاهمان جدیدتر شود و در واقع به روز شویم.
او به مشکل و معضل دیگر کمکاری پیشکسوتان و کاربلدهای سینما و تلویزیون اشاره کرد و گفت: بیشتر مشکل کمکاریهای ما به اکثر نویسندگان، تهیهکنندگان، سفارشدهندگان و حتی مدیران برمیگردد که دنبال قصههای دختر و پسر جوانند! در صورتی که دنیای هالیوود این آدرس را نشان میدهد؛ نقشهای اساسی سریال و فیلم، سنهای ۵۰ و ۶۰ بهبالا پدر بزرگ خانواده است یا کارهای کوچک انجام میدهند.
فرجاد تأکید کرد: متأسفانه اتفاقات مقداری روابطی شده است و باندبازیهایی را شاهدیم که این رویهها را در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ نمیدیدیم. ما نباید از تهیهکننده و کارگردانان خواهش کنیم به من کار بدهند؛ این غمانگیز است! این نقشی که نوشته میشود برای من و هم سنوسالانم خوب است باید دعوت کنند؛ اما اتفاق دیگری میافتد برخی این نقشها را میخرند یا رابطهای وارد فضای بازیگری میشوند. این نقشها را به کسانی واگذار کنید که حقشان است و نه اینکه منتظر مجیزگویی باشید؛ من و همکارانم حاضر نیستیم برای کار کردن، مجیز کسی را بگوییم!
وی در پاسخ به این سؤال که آیا پیشنهادی از پروژههای "سلمان" و "موسی (ع) " به شما شده است، تأکید کرد: هنوز پیشنهادی از "سلمان" و "موسی (ع) " به من نشده است، اما در سریال "نفوذ" ایفای نقش میکنم. من فکر میکنم آنقدر دور تهیهکنندگان و کارگردانان را میگیرند و هجوم میآورند که ناخودآگاه فراموش میشویم. منبع: خبرگزاری تسنیم
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: جلیل فرجاد بازیگر پیشکسوت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۵۰۴۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودیهای شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعهای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب میشد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه میکند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترینها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژههای خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده میشود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژههای داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب میشوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیتهای خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگیهای مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب میآمد توانست یکی از مولفههای مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان میشود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در میآید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا میکند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفههای موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روشهای نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانهای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و میکوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درستترین و علمیترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیتهای او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی میشویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترینها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفههای درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا میکنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانهها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد میشود، در برخی از گفتگوهای رسانهای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژهای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه میشود، اول از دست اندرکاران پروژه میخواهم که بخشهایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان میگذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام میدهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش میکند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگوهای رسانهای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاههای موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفهها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقیها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش میکنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمیدهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که میتوان در آهنگسازی فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدتهای زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش میکنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزههای دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر میآید میبایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی